بررسی عقل و مراتب آن از دیدگاه فارابی
در قالب word ودر 30 صفحه وقابل ویرایش
قسمتی از متن فایل»
:
عقل هيولائي يا عقل بالقوه
عقل بالملكه
عقل بالفعل
عقل مستفاد
مرتبه نخست: عقل بالقوه
اين توانائي ادراك اولا در همهي انسانها وجود دارد.
ثانياً تا زماني كه عقل چيزي از كمالات و معقولات را درك نكرده است در مرحلهي قوه قرار دارد.
مرتبه دوم: عقل بالملكه
اين عقل وقتي در فرد تحقق مييابد كه معقولات اولي را درك كرده باشد. يعني فرد با ادراك ميتواند حقايق ديگري را درك كند مثلاٌ درك ميكند كه جزء كوچكتر از كل است. كل بزرگتر از جزء است.
مرتبه سوم: عقل بالفعل
علاوه بر معقولات اوليه، معقولات اكتسابي نيز در ذهن تحقق يافته اند كه در صورت لزوم، ذهن به آنها مراجعه مي كند كه به آن عقل بالفعل مي گويند. در اين مرتبه عقل حقايق را در خود دارد ولي فعال نيست فقط وقتي كه لازم است سراغ آنها رفته و از آنها استفاده ميكند.
مرتبهي چهارم: عقل مستفاد
همان ادراكات اوليه و ادراكات اكتسابي، حالت فعال پيدا كرده و صورتها را تعقل ميكند. حتا خود را هم تعقل مي كند. انساني كه به اين مرحله برسد، او انسان كامل است.
بوعلي سينا ملاك سير و حركت فرد را در مدارج و مراحل عقل در عرصهي حدسيات ارزيابي ميكند.
فراگيري ممكن است از جانب معلم باشد يا از جانب غير معلم. فراگير – معلم – اگر چنانچه داراي استعداد قوي باشد، داراي حدس است. حدس بوعلي سينا، شايد جايگزين تخيل فارابي شده است. الا اين كه فارابي تخيل را خاص پيامبري دانست، ولي بوعلي سينا حدس را خاص پيامبر نميداند، بلكه حدس در مراتب، به نحو اشتداد و ضعيف وجود دارد.
برخي چنان با استعداد و باهوش هستند كه بسياري از چيزها را پيش خود و بدون حضور در محضر معلم فرا ميگيرند، يعني اينها حدس مي زنند، چون از قدرت حدس بالايي برخوردارند كه قوهي حدس آنها جايگزين يادگيري ميشود. و خود حدس از اموري است كه به لحاظ كمي (تعداد حدس) و كيفي (سرعت حدس) داراي مراتب است:
بعضي از مردم در موارد زيادي حدس ميزنند. (مثلاً در مسابقات ورزشي)
بعضي از مردم، اصلاٌ حدس نميزنند.
بعضي از مردم، گاهي حدس ميزنند و گاهي حدس نميزنند(بدين معنا كه حدسهاي آنها گاهي مطابق با واقع در ميآيد و گاه مخالف با واقع ميباشد.
بعضي از مردم، قوهي حدس آنها، از سرعت بالايي برخوردار است.
بعضي از مردم در بيش ترين زمان ممكن حدس ميزنند.
بعضي از مردم هم در يك زمان متوسط ميتوانند حدس بزنند .
اگر توانائي حدس انسان تقويت شود ديگر لازم نيست براي اتصال به عقل فعال آموزش ببيند يا مطالعه كند يا تلاش و كوشش كند. بوعلي سينا به اين مرتبه از عقل، عقل قدسي ميگويد، جنس آن از عقل بالملكه است. و همهي مردم از آن برخوردار نيستند.
قوهي متخيله، اگر چنانچه جايي باشد كه در فرد قوهي حدس قوي باشد حقايق را دريافت مي كند و آنها را به حالت زياني در ميآورد.
با توجه به درجات و مراحلي كه از مردم برشمرديم. حالت كمال آن اين گونه خواهد بود كه افرادي هستند كه بيشترين حدس را در كمترين زمان ممكن مي زنند. و اينان كسانياند كه به جهت برخورداري از روح قدسي و صفا و شدت اتصال به مبادي اوليه، تمام صورتهاي عقل فعال در او نقش ميبندد. و اين گونهاي از نبوت است. بلكه بالاترين قوه از قواي نبوت است.
عقل هيولائي يا عقل بالقوه
عقل بالملكه
عقل بالفعل
عقل مستفاد
مرتبه نخست: عقل بالقوه
اين توانائي ادراك اولا در همهي انسانها وجود دارد.
ثانياً تا زماني كه عقل چيزي از كمالات و معقولات را درك نكرده است در مرحلهي قوه قرار دارد.
مرتبه دوم: عقل بالملكه
اين عقل وقتي در فرد تحقق مييابد كه معقولات اولي را درك كرده باشد. يعني فرد با ادراك ميتواند حقايق ديگري را درك كند مثلاٌ درك ميكند كه جزء كوچكتر از كل است. كل بزرگتر از جزء است.
مرتبه سوم: عقل بالفعل
علاوه بر معقولات اوليه، معقولات اكتسابي نيز در ذهن تحقق يافته اند كه در صورت لزوم، ذهن به آنها مراجعه مي كند كه به آن عقل بالفعل مي گويند. در اين مرتبه عقل حقايق را در خود دارد ولي فعال نيست فقط وقتي كه لازم است سراغ آنها رفته و از آنها استفاده ميكند.
مرتبهي چهارم: عقل مستفاد
همان ادراكات اوليه و ادراكات اكتسابي، حالت فعال پيدا كرده و صورتها را تعقل ميكند. حتا خود را هم تعقل مي كند. انساني كه به اين مرحله برسد، او انسان كامل است.
بوعلي سينا ملاك سير و حركت فرد را در مدارج و مراحل عقل در عرصهي حدسيات ارزيابي ميكند.
فراگيري ممكن است از جانب معلم باشد يا از جانب غير معلم. فراگير – معلم – اگر چنانچه داراي استعداد قوي باشد، داراي حدس است. حدس بوعلي سينا، شايد جايگزين تخيل فارابي شده است. الا اين كه فارابي تخيل را خاص پيامبري دانست، ولي بوعلي سينا حدس را خاص پيامبر نميداند، بلكه حدس در مراتب، به نحو اشتداد و ضعيف وجود دارد.
برخي چنان با استعداد و باهوش هستند كه بسياري از چيزها را پيش خود و بدون حضور در محضر معلم فرا ميگيرند، يعني اينها حدس مي زنند، چون از قدرت حدس بالايي برخوردارند كه قوهي حدس آنها جايگزين يادگيري ميشود. و خود حدس از اموري است كه به لحاظ كمي (تعداد حدس) و كيفي (سرعت حدس) داراي مراتب است:
بعضي از مردم در موارد زيادي حدس ميزنند. (مثلاً در مسابقات ورزشي)
بعضي از مردم، اصلاٌ حدس نميزنند.
بعضي از مردم، گاهي حدس ميزنند و گاهي حدس نميزنند(بدين معنا كه حدسهاي آنها گاهي مطابق با واقع در ميآيد و گاه مخالف با واقع ميباشد.
بعضي از مردم، قوهي حدس آنها، از سرعت بالايي برخوردار است.
بعضي از مردم در بيش ترين زمان ممكن حدس ميزنند.
بعضي از مردم هم در يك زمان متوسط ميتوانند حدس بزنند .
اگر توانائي حدس انسان تقويت شود ديگر لازم نيست براي اتصال به عقل فعال آموزش ببيند يا مطالعه كند يا تلاش و كوشش كند. بوعلي سينا به اين مرتبه از عقل، عقل قدسي ميگويد، جنس آن از عقل بالملكه است. و همهي مردم از آن برخوردار نيستند.
قوهي متخيله، اگر چنانچه جايي باشد كه در فرد قوهي حدس قوي باشد حقايق را دريافت مي كند و آنها را به حالت زياني در ميآورد.
با توجه به درجات و مراحلي كه از مردم برشمرديم. حالت كمال آن اين گونه خواهد بود كه افرادي هستند كه بيشترين حدس را در كمترين زمان ممكن مي زنند. و اينان كسانياند كه به جهت برخورداري از روح قدسي و صفا و شدت اتصال به مبادي اوليه، تمام صورتهاي عقل فعال در او نقش ميبندد. و اين گونهاي از نبوت است. بلكه بالاترين قوه از قواي نبوت است.